خطای استراتژیک بایدن در سفر به غرب آسیا و دستاورد تقریبا هیچ

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، سعید شهرابی فراهانی تحلیلگر مسائل بین‌الملل نوشت: ظرف سه هفته گذشته، تحلیل‌ها و مقالات مختلفی در خصوص سفر جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به منطقه منتشر شد که هر یک – بسته به منظر و وابستگی جریانات اندیشکده‌ای – در پی تشریح و توضیح ابعاد مختلف این رخداد بوده و توصیه‌هایی نیز به سیاستمداران مخاطب خود نموده‌اند. اگرچه سفر بایدن در نوع خود مهم محسوب می‌شود، اما چندی است که روند‌های سیاسی، فقط تحت تأثیر این آمد و شد‌ها قرار نمی‌گیرند و اصطلاحاً هر بازیگر و کشوری به دنبال متنوع کردن سبد امکانات و موجودی جعبه ابزار‌های خود است. به طور مثال برگزاری اجلاس مجازی I۲U۲ با حضور هند و امارات و آمریکا و رژیم صهیونیستی در اثنای سفر بایدن؛ یکی از مصادیق تلاش این کشور‌ها در جهت افزایش قدرت مانور، راهسازی و کارسازی بین‌المللی بود. به عبارت ساده‌تر؛ دوران تعهدات و «بستن»‌ ها و تضمین گرفتن‌های سنتی به پایان رسیده و عاقل کسی است که یک دشمن را زیاد و هزار دوست را کم می‌داند! گزاره بالا؛ یک لایه کمرنگ نیز در خود دارد که عبارت است از تأکید بر شراکت و مشارکت. در قضیه شراکت، تقسیم کار بر اساس سهم و درصد آورده هر از شرکا صورت می‌پذیرد. در این میان؛ آنچه که برای کشور‌های منطقه از جمله بلوک نیم‌بند «تطبیع» یا همان مرتکبان عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و خود این غاصبان کماکان چالش برانگیز است؛ مسئله تأمین امنیت به عنوان رکن حیاتی در منطقه است. در غرب آسیا و شمال آفریقا؛ هر کسی باید خود بتواند گلیم امنیتش را از آب بیرون بکشد و الّا همانند مدل قرن بیستم و جنگ سرد؛ محتاج به یک بزرگتر یا پدرخوانده خواهد بود. توقع و انتظار صهیونیست‌ها از بایدن تقریباً همین بوده است که قبل از تعیین تکلیف قطعی و پی‌ریزی استراتژی امنیتی-نظامی-اطلاعاتی در رقابت با چین برای سال‌های آینده؛ خاورمیانه و چالش‌های امنیتی صهیونیست‌ها را به امان خدا رها نکند! آن هم در شرایطی که هماهنگی رژیم اشغالگر قدس با روسیه به دلیل مواضع تل‌آویو؛ پیچیده شده است و صهیونیست‌ها ذاتاً چاره‌ای ندارند که پشت سر آمریکایی‌ها بمانند. همین روند در هنگام بالا گرفتن اختلافات ژئوپلتیکی چین و آمریکا باز هم برای صهیونیست‌ها تکرار خواهد شد. (۱)، ولی شاید بایدن مایل نباشد سرنوشت دولت و کشورش را به طور علی الاطلاق، به خواسته‌های صهیونیست‌های متوقع گره بزند (همانطور که در ماجرای تأکید وی در این سفر بر پیگیری راهکار دیپلماتیک درباره پرونده هسته‌ای ایران دیدیم). بایدن و دولتمردان وی آنقدر خام و نادان نیستند که در کمتر از پنج ماه تا برگزاری انتخابات فوق حساس میان دوره‌ای کنگره؛ منافع خودشان را رها ساخته و تمام همّ و غمّ خود مصروف حل مشکلات تل‌آویو و ریاض کنند. به زعم نگارنده، اگربایدن به دلایل اقتصادی و نیاز به انرژی ارزان‌تر مجبور نمی‌شد؛ پایش را در ریاض نمی‌گذاشت. اگرچه بن سلمانِ تازه از راه رسیده؛ با جاه طلبی به دنبال محکم کوبیدن میخ تخت سلطنت است لیکن در آن دربار مجلّل؛ لابد چند نفر نیمچه عاقل پیدا می‌شوند که از وضعیت دشوار دولت بایدن در اداره آمریکا او را مطلع و پیشنهاد معامله حداقلی را روی میز بگذارند. جان کلام آنکه بایدن به آن اندازه در اوکراین، اروپا و ناتو مشکل دارد که خواهان دردسر جدید در خاورمیانه نباشد، رژیم صهیونیستی و ریاض هم چاره‌ای ندارند که با ساز او همراهی کنند و در نهایت بر اساس کوچکترین مخرج مشترک سیاست‌ها و تدابیرشان را اعمال کنند. پس وقتی که بایدن می‌گوید برجام (با ملاحظات آمریکا) احیا شود، پاسخ صهونیست‌ها خیر نیست بلکه «چشم گفتن» مشروط است. شرطش هم به گنجاندن ملاحظات تل‌آویو در جوف ملاحظات آمریکا برمی‌گردد (۲). ریاض هم باید رویه خود را با واشنگتن سازگار ساخته و چندان دل به اهرم نفت خوش نکند یا اینکه ریسک نزدیک شدن به روسیه و چین را در عوض اخم آمریکا را پذیرا باشد. خلاصه آن که تمامی این عقل‌مداران که در مجمع‌هایی مانند G۷ و G۲۰ و ناتو و سران کشور‌های عربی به دور همدیگر جمع می‌شوند، در حزن و خوف غوطه‌ورند که باید به کدام کشور و قدرتی تکیه کنند که در روز مبادا، تو زرد از آب در نیاید. و، اما در مورد واکنش جمهوری اسلامی ایران به شاخ و شانه کشیدن این عقل‌مندان حیران و سرگردان؛ نگارنده توصیه می‌کند که تا هنگام دو یا سه دیدار آتی و ایراد بیانات مقام معظم رهبری درباره مسائل مربوطه، کمی تأمل شود. تجربه نشان داده هیچ کسی به اندازه حضرت مرشد؛ ساده و شفاف و تعیین کننده موضع نمی‌گیرد! پی‌نوشت (۱): این چالش‌ها به آن معنا نیست که چین و روسیه بر رابطه با رژیم صهیونیستی و فناوری‌های در اختیار آن رژیم که از اروپا و آمریکا قابل تهیه نیستند، چشم خواهد بست. پی‌نوشت (۲): اشغالگران قدس شریف با ابزار‌هایی نظیر ترور، خرابکاری صنعتی، جاسوسی، عملیات روانی پیشرفته، حملات سایبری و به ویژه بهره‌گیری از جریان نفوذ و نفاق؛ به دنبال طراحی اقدامات یکجانبه و باز نگه داشتن دست خود در نبرد اطلاعاتی-امنیتی با سربازان گمنام امام زمان (عج) رفته‌اند. جامعه اطلاعاتی کشور نیز باید با تقویت مزیت‌های انحصاری خود؛ برای قلم کردن و قطع دست حریف باشد؛ دستی که گاه از آستین «به ظاهر خودی‌ها» (تندرو‌ها و کندروها) بیرون خواهد آمد! منبع: خبرگزاری دفاع مقدس انتهای پیام/






شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید




این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

منتشر شده در
دسته‌بندی شده در خبر روز

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *